Quantcast
Channel: سی صد و سیزده بهشتی
Browsing latest articles
Browse All 25 View Live

انارستان من!

خدا مي‌داند كه گفتن بعضي از حرف‌ها خيلي سخت است؛كأنه‌ قيامتي باشد و سؤالت پرسيده باشند كه؛ أنت؟! و تو بخواهي نه از ربت نه از امامت نه از نمازت نه ... كه از خودت بگويي؛و چه بلوايي شود آن روز در تو و دلت...

View Article



صدايم مي‌زنند؛ ليلا!

مي‌داني من فكر مي‌كنم اسم‌ها خيلي مهم‌اند. اصلن از اول اين اعتقاد به اسم را داشتم. يعني تا آن‌جا كه يادم مي‌آيد اسم خودم را دوست داشتم. از همان بچه‌گي حتا!الآن هم دوستان نزديك‌م حتا آن‌هايي كه مثلن تو...

View Article

زينب! زينب! زينب!

درست همان‌جاهايي كه دستِ سختي‌هايِ روزگار مي‌خواهد از پا در بياوردم؛ همان‌جاهايي كه در معرض طوفان حرف‌هايِ ناروا و قضاوت‌هاي نادرست و يك‌طرفه‌يِ آدم‌هاي اطراف‌م، مي‌خواهد بغضِ تلخي در گلوم بنشيند،...

View Article

راه خانه‌ام دور است!

امروز هوا بيش‌تر مي‌خورد كه اردي‌بهشتي باشد تا فرورديني؛ نه كه گرم‌تر از روزهاي قبل بود؛ اردي‌بهشتي شده بود ديگر كه فروردين كمي خنك‌تر است هوا و اردي‌بهشت خورشيدش هم‌چين ظِل‌تر مي‌خورد توي فرق سر آدم!...

View Article

بهار، تابستان، زمستان و پاييز!

ديده‌اي كه بعضي از غم‌ها چه‌طور عجين شده‌اند در تار و پودِ وجودت. آن‌قدر كه انگار سرچشمه‌شان با ابديتِ وجودي‌ات در جايي پيوند مي‌خورد. و در او از همان اولش بود كه يك غمي توي تمامِ جملاتش موج مي‌زد. غمي...

View Article


تا دلِ راه بداند كه هميشه هستيم!

خب راستش را بخواهي اين دفعه‌ي چندم است كه من دارم براي اين‌جا مي‌نويسم – و البته نمي‌دانم الآن اين نوشته هم مي‌رود در آرشيوِ خودم يا عاقبت مي‌نشيند در اين‌جا!– فكر مي‌كنم براي اين است كه من خيلي دير به...

View Article

یک‌شنبه، ساعت چهار بعد از ظهر

خب من در تمامِاین‌ روزها هی خوانده‌ام و خوانده‌ام!و این یعنی خیلی خیلی کم‌تر نوشته‌ام و تا کارهایِ خانه و واجبات اجازه داده؛ خوانده‌ام و بیش‌تر و خیلی بیش‌تر خوانده‌ام!و هیهات که حالا مگر دانستن...

View Article

...

باد می آمد و نخل ها، گویی در باد شیون می کردند. توی عالم بچه گی، شبانه، وقتی مادرش می میرد، همین شیون را شنیده بوده. بعد نیم خیز می شود. کسی از دوردست ها فریاد می کشیده: «بخوابین زمین! دِ بجنبین!...

View Article


علي ِ من

 اين روزها كه پسركم، براي در آمدن دندان هايش اين همه بي تاب شده، بي قرار و اشك آلود. در آغوش مي كشمش و فكر مي كنم براي بال در آوردن چه بايد بكشد.  ---  ديگر فقط تصوير ِ من در مردمك هاي ِ تو بود......

View Article


و هر چه هست تويي!

 به جبر و اختيار ما هم به خودمان جرأت باز نوشتن  از منويات دروني مان داديم در فضايي جديدتر و به روزتر كه گفت؛ فرزند زمان خويش باش! https://t.me/leilasadatbagheri  

View Article
Browsing latest articles
Browse All 25 View Live




Latest Images